به دنبال درمان این درد است که چسبیدهام به هر هیولایی که میآید توی زندگیم و انگولک میکند احساس و روح و تنم را و میرود ؟
آیا امیدی هست که درمان شود تا آرام بگیرم و نخواهم درد را و عذاب را و شرحه شدن قلبم را؟
انگاری میخواهم یک نفر بیاید کارم را بسازد. ترتیب دلم را بدهد. چنان زخمی به من بزند که بشکنم و فرو بریزم و بعد.... تمام.
تمام شود این میل به آزار و عذاب.
میشود یعنی؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر