تولد مادر را اس ام اسی تبریک میگویم و نمیدانم چرا اشک در چشمانم جمع میشود. میدانم هیچ وقت نمیقهمد که چقدر دوستش دارم. اما میدانم کمتر از باقی بچههایش دوستم دارد. او مرا نمیشناسد. انگار فرزندش نیستم. ولی میدانم این روح پرآشوب و زبان تلخ و درازم و سر ناسازگارم را از خودش به ارث بردم.
زنده باشی مادرکم.
زنده باشی مادرکم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر